به گزارش پايگاه خبري آفتاب ری به نقل از فرهنگ، نهم ربیع الاول روزی است که از دید علما باید گرامی داشته شود و جشن برپا شود. اما دلیل آن و چگونگی برگزاری آن حائز اهمیت است که توجه به آن ضروری است.
این روز ، روز آغاز ولایت حضرت بقیت الله الاعظم ارواحنا فداه می باشد. بی توجهی به این موضوع تبعاتی را به دنبال خواهد داشت که گاه قابل جبران نیست. عده ای از روی عدم توجه به مسائل دینی آب به آسیاب دشمنان می ریزند در حالی که نباید اینگونه باشد.
در کتاب " نهم ربیع " با زیرعنوان «آسیبشناسی انسجام شناسی» که توسط انتشارات وثوق منتشر شده است، علاوه بر بحث تاریخی درباره تاریخ قتل خلیفه دوم و ابولؤلؤ، بررسی روایتشناسی «روایت نهم ربیعالاول» و همچنین نظر مراجع تقلید اعم از مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی، مکارم شیرازی، مصباح یزدی، وحید خراسانی، مظاهری و همچنین مرحوم آیتالله بهجت(ره)، آیتالله ملکی تبریزی(ره) و آیتالله فاضل لنکرانی(ره) ارائه شده است.
9 ربیع الاول تاریخ قتل خلیفه دوم نیست
در این کتاب عنوان شده است که اساساً قتل خلیفه دوم روز نهم ربیع الاول نبوده است. بلکه بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 27 دیالحجه سال 23 هجری بوده است و روز 9 ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سالها جشنهایی به این زمینه گرفته میشد که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است.

استفتائات
در بخشی از این کتاب استفتائاتی در این زمینه گرفته شده و آمده است:
« در قرن های اخیر چنین مرسوم بوده است که عامه شیعیان در روز نهم ربیع – با توجه به نسبتی که به این روز میدهند – توجهی خاص به این روز داشته و مجالسی را در آن تشکیل میدادهاند. از صحت و سقم این انتساب که بگذریم آن چه موجب نگرانی است انجام اعمال و گفتار خلاف شرعی است که در بعضی از این مجالس صورت میگیرد و از ساحت فرد مسلمان و شیعه اهلبیت(ع) به دور است و آن چه بر این نگرانی میافزاید وجهه شرعی دادن بعضی افراد به این اعمال خلاف شرع است که با بهانه «رفع القلم» و… انجام میگیرد.
متأسفانه در سالهای اخیر و با امکانات جدیدی هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاویر یا صوت این مجالس برای شرکت کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که در بعضی موارد این فیلم ها و صوتها به کشورهای مجاورمان که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی میکنند نفوذ یافته و باعث ایجاد فتنه و ریختن خون پاک شیعیان آن منطقه گردیده است. با توجه به نکاتی که گفته شد خواهشمند است نظر شریف معظم له را نسبت به این سؤالات بیان فرمائید.
1. حکم برپایی این گونه مجالس با صورتی که گفته شد چیست؟
2. شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟
3. نظر حضرت عالی درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان و مناهی در این ایام میشود چیست؟
4. توصیهای به این افراد را بیان کنید.
* آیتالله خامنهای در پاسخ به این استفتا مینویسند:
هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.
* آیتالله نوری همدانی نیز مینویسد:
چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب نمایند.
* آیتالله مکارم شیرازی در پاسخ خود به این استفتا مرقوم کرده است:
اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم. و ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد که نیست، مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست.
هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر. و ثالثاً: تولّی و تبرّی راههای صحیحی دارد نه این راههای خلاف.
* آیتالله بهجت(ره):
" عیدالزهراء " روز بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک لعن است.
بنابراین گزارش در کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» ، نوشته محمدحسین رخشاد ، آیتالله بهجت(ره) نیز درباره برگزاری مجالس به مناسبت حضرت زهرا (س)(عیدالزهراء ) توصیه میفرمودند که به بیان فضایل اهل بیت(ع) بهویژه حضرت زهرا(س) و بیان حدیث ثقلین پرداخته شود.
به فرموده ایشان شیوه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) نیز همین بوده است یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار.
آیت الله بهجت(ره) درباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا نیز میگوید: چه بسا … این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.
آیت الله بهجت(ره) بر ضرورت دقت شیعیان در گفتار و رفتار تاکید بسیاری داشتند که مبادا موجب تحریک اهل سنت شود و بسیار بر تقیه عملی و قولی تاکید می کردند اما تقیه و تزلزل قلبی را حرام می دانستند.

