کلمات، چنان قدرتی دارند که می توانند آتش جنگی را بیفروزند و یا صلحی را برقرار سازند،
رابطه ای را به نابودی کشانند و یا آنرا محکمتر کنند.
برداشت و احساس ما نسبت به هر چیز،
بسته به معنائی است که به آن چیز می دهیم.
کلماتی که آگاهانه یا نا آگاهانه برای بیان یک وضعیت انتخاب می کنیم،
بلافاصله معنای آن را در نظرمان دگرگون می کنند و در نتیجه احساسمان را تغییر می دهند.
هر آنــکــه جـانـب خـدا نــگـه دارد خـداش در هـمـه حال از بلا نـگه دارد
حـديـث دوست نگويم مگر به حضرت دوست كـه آشـنـا سـخـن آشـنـا نگـه دارد
دلا مـعـاش چنان كن كه گر بلغـــزد پاي فـرشــته ات بـه دودست دعا نگـه دارد
گـــرت هواست كـه معشوق نگسلد پيمان نـگـاه دار سـر رشـته تــا نـگـه دارد
صــبـا درآن سـرزلـف ار دل مـرا بيني ز روي لـطـف بـگـويش كه جا نـگه دارد
چـو گـفــتمش كـه دلم نـگـه دار بگفت زدسـت بـنده چه خـيزد؟ خدا نگـه دارد
ســرو زر و دل وجـانـم فـداي آن يـار كـه حـق صـحبت و عـهد و فا نـگه دارد
غـبـار راه گـذارت كـجـاسـت تا حافظ بــه يـادگار نـسـيـم صـبـا نگـه دارد
